وقال له رجلٌ: إنّی لأحبّک فی اللّه حبّاً شدیداً، فنکس علیه السلام ثمّ قال: الّلهم إنّی أعوذبک أن اُحَبّ فیک وأنت لی مبغض ثمّ قال له: أحبّک للذی تحبّنی فیه.
یا کمیل! إفهم واعلم إنّا لانرخص فی ترکِ أداء الأمانة لأحدٍ من الخلق فمن روى عنّا فی ذلک رخصةً، فقد أبطل وأثم وجزاءُه النار بما کذب، اقسم لسمعت رسول اللّه (صلى الله علیه وآله وسلّم) یقول لی قبل وفاته بساعةٍ مراراً ثلاثاً: یا اباالحسن أدّ الأمانة إلى البرّ والفاجر فیما جلّ وقلّ حتى الخیط والمخیط.
لکن باید دانست که امانت تنها امانت مالى نیست بلکه وظیفهاى که به دوش ما است و یا اسرار دیگران که نزد ما است همه امانت است و باید از آن نگهدارى نمود.
---------------------
الحیاءُ حیاءان، حیاءُ عقلٍ وحیاء حُمْقٍ، وحیاء العقل العلم وحیاءُ الحُمقِ الجهل.
و حیاء جهل آن است که از پرسیدن و یادگرفتن یا از عبادتکردن و امثال آن، حیاء کند (مثل کسانى که در بعضى محیطها، از نماز خواندن، خجالت مىکشند) و این حیاء، رفتارى جاهلانه است.
--------------------------------------------------------
کم من مفتونٍ بحسن القول فیه، وکم من مغرورٍ بحسن الستر علیه، وکم من مستدرجٍ بالإحسان علیه.
و همچنین انسان نباید از اینکه خداوند عیوب او را پوشانده مغرور شود و خیال کند که همیشه بدیهاى او مستور مىماند. چه بسا خداوند در همین دنیا آنها را فاش کند و اگر در این دنیا هم با لطف و احسان خود فاش نکرد در قیامت (روزى که باطن افراد ظاهر مىشود) آشکار کند. لذا ائمه (علیهم السلام) همانطور که در دعاى شعبانیه نقل شده از خدا مىخواستند که: «الهى لا تفضحنى یوم القیامة على رؤس الاشهاد.»
و چه بسا افرادى که در اثر نعم الهى گرفتار استدراج مىشوند، «وسنستدرجهم من حیث لا یعلمون».
پس نباید ما بخاطر تمجیدهاى مردم و ستر الهى و اعطاى نعم او از قضاوت صحیح در مورد خود غفلت نمائیم.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
عباداللّه، سلوااللّه الیقین، فإنّ الیقین رأس الدّین وارغبوا الیه فی العافیة فإنّ أعظم النعمة العافیة فاغتنموها للدنیا والآخرة.
دراین حدیث، یقین تشبیه به رأس شده چون همانطور که سر منشأ هدایت حرکات و سکنات آدمى است، یقین هم در دین انسان چنین نقشى را دارد.
و تحصیل یقین از دو راه ممکن است: یکى تأمل و تفکر در دلائل و مبادى دین و حقانیت شرع مقدس اسلام و دیگرى توجه به ذات مقدس الهى و تضرّع و خضوع در پیشگاه با عظمت او.
عافیت که در روایات آمده آن چیزى نیست که ما در عرف خودمان از آن تعبیر به عافیتطلبى مىکنیم، که انسان در کنجى خزیده و در میدان جهاد وارد نشده با وظائف بزرگِ زندگى مواجه نگردد. بلکه مراد، عافیت در اعتقاد و عمل و محفوظ ماندن از وساوس شیطانى و نفسانى است. انسان در میدان جنگ هم باید از پروردگار طلب عافیت کند یعنى از او بخواهد که دچار شک و ترس و تزلزل نشود. امام سجاد (علیه السلام) در دعاى بیست و سوم صحیفه سجادیه به ابعاد مختلف عافیت، اشاره کرده و آن را از پروردگار طلب نموده اند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ثلاثٌ من کنّ فیه استکمل خصال الإیمان:
الذی إذا رضی، لم یُدْخِله رضاه فی باطلٍ وإذا غَضِبَ لم یخرجه الغضب من الحقّ وإذا قدر لم یتعاط ما لیس له.
خشنودى و محبت کسى او را به باطل نکشاند که موجب شود به ناحق از آن شخص دفاع کند و همچنین غضب، او را به برخوردهاى غلط و خروج از حق نکشاند، و در هنگام قدرت، کارهایى را که حق او نیست مرتکب نشود.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
حدیث پنجم
ابن آدم! إنّک لاتزال بخیر ما کان لک واعظ من نفسک وما کانت المحاسبة من همّک وما کان الخوف لک شعاراً والحذر لک دثاراً.
باید همت انسان این باشد که خود را محاسبه کند. اگر دیگران ما را محاسبه نکنند، دلیل نمىشود که ما خود را محاسبه نکنیم. محاسبه، از لغزشهاى آینده انسان جلوگیرى مىکند.
مراد از خوف، خوف از خدا و عذاب او و کردار بد انسان است نه ترس از مردم و قدرتهاى پوشالى.
حذر، به معناى احتیاط است لکن نه به این معنا که انسان دست از فعالیت بکشد بلکه باید در میدانهاى مختلف وارد شده اما همواره احتیاط و پرهیز را رعایت کند که معناى تقوا هم همین است.
-------------------------------------------------------------------------------------------
حدیث چهارم
من حکم علی ومواعظه علیه السلام:
الزّاهد فی الدّنیا من لم یغلب الحرام صبره ولم یشغل الحلال شکره.
اول، آن که وساوس شیطانى و تمایلات حیوانى که انسان را به ارتکاب محرمات، تحریک مىکند بر او غلبه نکند و بتواند در برابر این مسائل، صابر بوده و استقامت کند.
دوم، آن که نعَم الهى آن قدر او را سرگرم نکند که از شکر خدا غفلت کرده و انسانى ناسپاس باشد، و غفلت کند که این نعمتها از کیست؟ و زینهار که این غفلت، انسان را به وادىهاى خطرناک، مىکشاند.
---------------------------------------------------------------------------------------------
حدیث سوم
الدنیا دُوَل، فما کان لک أتاک على ضعفک وما کان منها علیک لم تدفعه بقوّتک ومن انقطع رجاءه مما فات، استراح بدنه ومن رضی بما قَسَمه اللّه قرّت عینه.
طبیعت مظاهر دنیوى این است که در حال تغییر و تحول است، نباید خیال کنیم آنچه که از مال و جاه و امکانات و صحت و عافیت در دست ما است تا پایان عمر باقى مىماند، اینطور نیست، چه بسا از ما گرفته مىشود.
مراد از دنیا که مىفرماید: هرکه امیدش را از آن قطع کند خیال خود را راحت کرده، دنیاى مذموم است؛ یعنى آن چیزى که انسان براى خود و هواى خود مىطلبد، نه معالى امور و خیرات اخروى و نه آن چیزهایى که انسان براى وظیفه باید به دست آورد و نه عمران و ساختن عالم، اینها مراد نیست.
---------------------------------------------------------------------------
حدیث دوم
من اکل ما یشتهی ولبس ما یشتهی ورکب مایشتهی لم ینظر اللّه الیه حتى ینزع او یترک.
کسانى که قدرت انجام تمام مشتهیات خود را ندارند باید قدر بدانند؛ زیرا این نعمت بزرگى است که انسان در مقابل هوا و هوسهاى خود، میدان گستردهاى نداشته باشد. گرچه اگر بتواند و مبارزه کند، ثواب بیشترى دارد.
-----------------------------------------------------------------------------
پنج خصلت که خداوند عزوجل و پیامبر صلی الله علیه واله دوست دارند
خمس خصال یحبها الله عز و جل و رسوله صلی الله علیه واله
29 - حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام
قَالَ أُتِیَ
النَّبِیُّ ص بِأُسَارَى فَأَمَرَ بِقَتْلِهِمْ وَ خَلَّى رَجُلًا مِنْ
بَیْنِهِمْ فَقَالَ الرَّجُلُ یَا نَبِیَّ اللَّهِ کَیْفَ أَطْلَقْتَ
عَنِّی مِنْ بَیْنِهِمْ
فَقَالَ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ عَنِ اللَّهِ
جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّ فِیکَ خَمْسَ خِصَالٍ یُحِبُّهَا اللَّهُ وَ
رَسُولُهُ الْغَیْرَةَ الشَّدِیدَةَ عَلَى حَرَمِکَ وَ السَّخَاءَ وَ
حُسْنَ الْخُلُقِ وَ صِدْقَ اللِّسَانِ وَ الشَّجَاعَةَ
فَلَمَّا سَمِعَهَا الرَّجُلُ أَسْلَمَ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ وَ قَاتَلَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص قِتَالًا شَدِیداً حَتَّى اسْتُشْهِدَ
29- امام باقر علیه السّلام فرمود: اسیرانى چند به نزد پیغمبر آوردند پیغمبر دستور فرموده آنان را بکشند و مردى را از میان آنان رها فرمود آن مرد عرض کرد اى پیغمبر خداى براى چه مرا از میان اینان رها فرمودى فرمود: جبرئیل مرا از جانب خداوند خبر داد که تو را پنج خصلت است خصلتهائى که خدا و رسولش آنها را دوست میدارد نسبت باهل و عیالت سخت غیرتمندى و سخاوت و خوش خلقى و راستگوئى و شجاعت دارى چون آن مرد این سخن شنید اسلام آورد و نیکو مسلمانى شد و در رکاب رسول خدا جنگ سختى نمود تا بدرجه شهادت رسید.
خصال ج 1 ص 282حدیث-----------------------------------------------------------------