تفاوت واهمیت انتخابات خبرگان امسال
۱. تغییرات نسلی نامزدها
یکی از مسایل مهم در انتخابات خبرگان آتی آن است که اغلب اعضای مجلس خبرگان فعلی که سابقه چندین دوره ای در این مجلس داشته و جزو نسل اول و دوم انقلاب به حساب میآیند، در دوران کهولت سن قرار گرفتهاند.
آیت الله خزعلی پانزدهمین نماینده مجلس خبرگان رهبری بودند که از میان ۸۶عضو این مجلس قبل از اتمام این دوره مجلس خبرگان دار فانی را وادع گفتند. واقعیت این است که این مجلس نزدیک به ۲۰درصد از اعضای خود را به علت کهولت سن قبل از پایان دوره مجلس از دست داده است. در یک بررسی اجمالی این واقعیت آشکار میگردد که ۲۴ نفر از نمایندگان فعلی مجلس خبرگان در سنین بالای ۸۰ سال و ۲۴ نفر دیگر نیز در دهه ۷۰ تا ۸۰ زندگی خود در این مجلس حضور دارند. و مابقی کمتر از ۷۰ سال سن دارند.
لذا طبیعی است که انتظار داشته باشیم تا بخش عمدهای از این افراد توانایی ادامه کار را برای ادوار بعدی نداشته باشند، لذا در انتخابات آتی یا تائید صلاحیت نشوند و یا آنکه از حضور در انتخابات کنارهگیری کنند. این مساله موجب شده تا خیزی تقریبا ناپیدا برای چهره شدن برخی روحانیون جوان و کمتر شناخته شده برای کسب وجاهت و اعتبار جهت کسب رای توسط گروهها و جریانهای سیاسی برداشته شود، که این تغییرات میتواند فضای عمومی موجود در مجلس خبرگان را تحت الشعاع خود قرار دهد.
۲. تغییرات نسلی رای دهندگان
واقعیت دیگر آنکه بعد از گذشت قریب به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد تحولات نسلی در شرکت کنندگان در انتخابات هستیم. آخرین انتخابات مجلس خبرگان ده سال پیش برگزار شده است و از آن زمان تاکنون صدها هزار جوان صاحب رای شده اند و بسیاری از نسلهای گذشته دیگر در قید حیات نیستند. لذا فعالین شرکت کننده در انتخابات آتی نسل دوم و سوم انقلاب خواهند بود که بیشک از ذائقه و زاویه نگاه متفاوتی نسبت به نسل گذشته برخوردارند. به همین خاطر از یکسو سلائق و نگرش این نسل بدون شک در ترکیب منتخبین خبرگان خود را نشان خواهد و دیگر سو نامزدهای انتخابات و جریانهای فعال انتخاباتی نمیتوانند به این تفاوت نسلی بیتوجه باشند.
۳. تاثیرپذیری انتخابات از روی کارآمدن دولت اعتدال
تحولات سیاسی حاصله پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، و روی کار آمدن جریان اعتدال و تشکیل دولت تدبیر و امید و ناکامی نامزدهای اصولگرا، جریان حامی آقای روحانی و از جمله جریان اصلاحطلب و اعتدال را در موقعیتی قرار داده که به پیروزی در انتخابات آتی از جمله مجلس خبرگان رهبری امیدوار شدهاند. لذا طبیعی است که شاهد تلاش این جریان برای ساماندهی نیروها برای حضور با همه توان در این انتخابات باشیم. نکته قابل توجه آنکه این جریان در دور دوم، سوم و چهارم مجلس خبرگان و در حدود بیش از دو دهه در کنترل و در اختیار داشتن مجلس خبرگان ناکام بوده و اکثریت اعضای آن مجلس را افرادی تشکیل میدادند که خط و مشی نزدیک به اصولگرایان داشته و کمتر قرابتی به جریان اصلاحات داشتهاند. اصلاح طلبان بیمیل نیستند که مجلس بعدی با رویکرد اصلاح طلبی شکل گیرد نه اصولگرایی، و یا آنکه از حضور برخی افراد که از نگاه آنان اصولگرایان رادیکال! شناخته میشوند، تهی گردد!
در مقابل جریان اصولگرا که انتخابات ریاست جمهوری را از دست داده و تقریبا برای یک دوره هشت ساله دست خود را از کرسی قوه مجریه کوتاه میبیند، نمیخواهد که مجلس خبرگان را در اختیار جریان اصلاح طلب دیده و کنترل حساسترین مرکز تصمیمگیری در مورد آینده کشور را به جریانی بسپارد که از نگاه آنان مواضعی اصولگرایانه و منطبق با آرمانهای انقلاب اسلامی ندارند! ضمن آنکه از دست دادن کرسیهای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، به طور کامل جریان اصولگرایی را در خارج از قدرت قرار خواهد داد.
۴. تجمیع انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و تاثیر متقابل آن
یکی دیگر از مسایلی که بر حساسیت انتخابات آینده مجلس خبرگان میافزاید، همزمانی و تجمیع آن با دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی است. این مساله موجب شده که خواسته یا ناخواسته روند این دو انتخابات در یکدیگر تاثیرگذار باشد.
اولین بار بودن همزمانی این انتخابات نیز خود بر ابهام ابعاد آن افزوده است و اتخاذ سیاست انتخاباتی درست یا نادرست در یکی از این دو انتخابات میتواند بر دیگری نیز تاثیرگذار باشد. ضمن آنکه تجمیع این دو می تواند بر میزان مشارکت در انتخابات مجلس خبرگان نیز بیفزاید. انتخاباتی که در ادوار گذشته خود معمولا با استقبال بالایی مواجه نشده است. همچنین سیاستهای تبلیغاتی و رسانهای این دو انتخابات نیز بر یکدیگر میتواند تاثیرگذار باشد، بالاخص انتخابات مجلس شورای اسلامی که از رقابت جدیتر و پرشورتر و پیچیدهتری برخوردار است. همین امر ظرفیت آن را دارد که برای اولین بار و متفاوت از گذشته شاهد سیاسی و رقابتی و دوقطبی شدن فضای انتخابات خبرگان باشیم.
۵. چالشساز بودن
یکی از مسایل مهم در مورد انتخابات مجلس خبرگان وجود اختلاف نظر و مناقشات متعددی است که انتخابات دور دوم تا چهارم را تحتالشعاع خود قرار داده بود. مسایلی همچون اختلاف بر سر صلاحیت و عدم صلاحیت نامزدهای انتخابات، مساله آزمون گرفتن شورای نگهبان از نامزدها، موضوع عدم اعلام آمادگی نامزدهای متعدد برای برخی حوزههای رایگیری و مواردی از این قبیل که بنظر میرسد مکانیزم برگزاری انتخابات مجلس خبرگان را با مشکلات مواجه ساخته است. این مشکلات اگر رفع نگردند (که متاسفانه تا به امروز رفع نشدهاند!) و برای آنان چارهای اندیشیده نشود، بار دیگر بر مناقشات سیاسی کشور در آستانه انتخابات خواهد افزود و شاهد تنشهای سیاسی خواهیم بود.
از دیگر مسایل پر مناقشه احتمال حضور برخی چهرههای سیاسی است که میتواند حساسیت برانگیز بوده و برخی حواشی را به دنبال داشته باشد. چهرههایی چون هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، سید حسن خمینی، علیاکبرناطق نوری، و ... که حضورشان هم در روند بررسی صلاحیتها و هم در فضای رقابت انتخاباتی تاثیرگذار خواهد بود.
۶. افزایش نامزدها
ملاحظه دیگر در این دوره از انتخابات، احتمال افزایش تعداد اعضای مجلس خبرگان از ۸۶ نفر به ۹۹ نفر است. طبق قانون اساسی با افزایش هر یک میلیون نفر جمعیت در هر استان، یک نماینده از آن استان به مجلس خبرگان رهبری اضافه میشود. لذا به گفته آیتالله سید احمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری طبق بررسیهای به عمل آمده ۱۳ نفر به اعضای ۸۶ نفره مجلس خبرگان رهبری اضافه شده است. این افزایش میتواند هم در جدی شدن رقابتها بیفزاید و هم فرصت را برای رای آوری چهره های جدید فراهم آورد.
البته طبق اخبار انتشار یافته از دومین هجدهمین اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری موضوع افزایش شمار اعضای مجلس خبرگان رهبری به ۹۹ نفر با رای منفی نمایندگان مواجه شده است. و طبق پیشنهاد جدید کمیسیون آیین نامه با توجه به جداشدن کرج از تهران و تأسیس استان البرز، مقرر شده ۲ نماینده از این استان به نمایندگی از مردم، وارد مجلس خبرگان رهبری شوند.
طبق پیشنهاد جدید کمیسیون آیین نامه با توجه به جداشدن کرج از تهران و تأسیس استان البرز، مقرر شد ۲ نماینده از این استان به نمایندگی از مردم، وارد مجلس خبرگان رهبری شوند.
بر این اساس ماده ۱: عده نمایندگان مجلس خبرگان رهبری ۸۸ نفر به شرح ذیل میباشد:
استان تهران ۱۶ نماینده
استانهای خراسان رضوی و خوزستان هر کدام ۶ نماینده
استانهای اصفهان، آذربایجان شرقی و فارس هر کدام ۵ نماینده
استانهای گیلان و مازندران هر کدام ۴ نماینده
استانهای آذربایجان غربی و کرمان هر کدام ۳ نماینده
استانهای اردبیل، البرز، سیستان و بلوچستان، قزوین، کردستان، کرمانشاه، گلستان، لرستان، مرکزی و همدان هر کدام ۲ نماینده
استانهای ایلام، بوشهر، چهارمحال بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، زنجان، سمنان، قم، کهکیلویه و بویراحمد، هرمزگان و یزد هر کدام ۱ نماینده
ماده ۲ : از تاریخ( ۱۱/۶/۱۳۹۴) تصویب این قانون هرگونه افزایش تعداد نمایندگان خبرگان پس از بررسیهای لازم و با توجه به میزان جمعیت و تقسیمات جغرافیای کشور و مصالح ملی براساس پیشنهاد هیأت رئیسه در آخرین سال هر دوره و تصویب مجلس خبرگان رهبری خواهد بود.
بدین ترتیب، طبق مصوبه امروز مجلس خبرگان، تعداد اعضای این مجلس از ۸۶ نفر به ۸۸ نفر افزایش پیدا کرد.