نگاه دقیق تر به توافق نامه لوزان
سرانجام مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران با گروه ۵+۱ پس از ۱۶ ماه (که
فقط مرحله آخر آن در لوزان ۹ روز به طول انجامید و برای توافق بر سر صدور
یک بیانیه در شب پایانی با ۹ ساعتوربع مذاکره یک رکورد بر جای گذاشت)، با
صدور بیانیهای به پایان رسید. هرچند هنوز نوشتن توافق و اجرای آن باقی است
و اگر تفاسیر فعلی طرفهای مذاکره بخواهد در متن و اقدامات مربوط به توافق
هم ادامه یابد، از هماکنون میتوان تزلزل و شکنندگی را برای آن پیشبینی
کرد. به خصوص اینکه آمریکاییها سابقه طولانی در عدم پایبندی به قرارها و
وعدهها داشتهاند و لذا این امر ابهاماتی جدی برای تداوم و استحکام آن رقم
زده است.
اما آنچه مسلم است اینکه در شرایط پس از صدور بیانیه، برای هر نوع قضاوتی باید چند نکته را مد نظر قرار داد:
۱ـ
پس از پایان گفتوگوها، طرفین مذاکره سعی خواهند داشت که مخاطبان خود را
متقاعد کنند که در مذاکره و نتیجه دست برتر را داشته و توانستهاند نتایج
را به نفع خود رقم بزنند. اینجاست که هر یک از زاویهای به موضوع نظر
انداخته و تفسیر خاص خود را خواهد داشت.
۲ـ برای نیل به بیانیه، هر
یک از طرفین در عین حال که سعی کردهاند امتیاز بیشتری کسب کنند، اما
بهناچار امتیازی نیز واگذار کردهاند، بنابراین مذاکره نوعی بدهـ بستان
است که البته توازن آن را منابعی از قدرت و مهارتهای چانهزنی و مذاکره
سیاسی تعیین میکند.
۳ـ در ارزیابی نتایج و دستاوردها، علاوهبر
تفسیرهای علمی و کارشناسی، برخی عوامل دیگر مانند رقابتهای سیاسی نیز
مداخله میکند که میتواند بر نتیجهگیری و قضاوت مخاطب مؤثر باشد.
ولی
واقعیت این است که گرچه زحمات تیم ایرانی در مذاکرات سخت و فرسایشی قابل
تقدیر بوده و هیچ تردیدی در حسننیت، توان و مهارت آنان وجود ندارد، اما
برخی شتابزدگیها که برای اثبات حسننیت و اعتمادسازی پیش از موعد صورت
گرفت و هم برخی خوشبینیها به حریف سبب شد که کار چانهزنی در مراحل
پایانی سختتر شده و توازن ستاندهها با دادهها در ابهام قرار گیرد. این
سخن به معنای نادیدهگرفتن زحمات و پشتکار ستودنی تیم مذاکرهکننده که
فرزندان امین و دلسوز کشور و ملت بوده و سختیهای زیادی به جان خریدهاند،
نبوده و نگارنده علت اصلی بروز چنین ابهامی را بیش از هر چیز متوجه ذات
استکباری و حیلهگرانه طرفهای غربی و روحیه فریبکارانه آمریکاییها
میداند که البته نباید از نگاه تیز دیپلماتهای ما پنهان میماند.
بنابراین ضمن خداقوت به تیم مذاکرهکننده، این نکات برای تمامی دلسوزان نظام و علاقهمندان به عزت و سربلندی کشور یادآوری میشود:
۱ـ
گرچه در صدور بیانیه تقریباً توافقات کلی معلوم شده اما هنوز تا نهایی شدن
توافقات و عملیاتی شدن آن گامهایی در پیش است که انسجام داخلی پشتوانه
اصلی برای پیشبرد آن به حساب میآید.
۲ـ در ارزیابی نتایج مذاکرات و
نتیجه کنونی، نباید زحمات و تلاشهای تیم مذاکرهکننده نادیده گرفته شود،
اما لازم است فضای شنیدن انتقادات و نگرانیهای بجا هم فراهم بوده و حرمت
منتقدان حفظ گردد.
۳ـ در اتخاذ موضع نسبت به نتایج باید به ماهیت
مکارانه و فرصتطلبانه حریف توجه داشت و ظلم و خدعه دشمن نباید سبب اختلاف و
بگومگوهای بیهوده و غفلت از توجه به ادامه دشمنیهای استکبار شود.
۴ـ
فارغ از هرگونه نتیجهای که از مذاکرات برآمده باشد، کلید اصلی حل مشکلات و
مسائل اساسی ما در گرو استحکامبخشی قدرت درونی کشور است که از رهگذر
همدلی و همزبانی دولت و مردم شدنی است.
بنابراین هرگونه پیوند بین
نتایج با حل مسائل اساسی کشور غفلت بزرگی است که میتواند مشوق دشمن برای
ادامه فشار و توسعه آن به عرصههای دیگر برای جلوگیری از پیشرفت کشور باشد
که هدف اصلی دشمنان است. حال آنکه فرصتها و ظرفیتهای داخلی کشور میتواند
پاسخگوی پیشرفت و حل مسائل اساسی باشد که البته مستلزم عزم ملی، مدیریت
جهادی و همدلی و همزبانی دولت و ملت است.